وارد کارگاه که میشوم یاد فیلمهایی میافتم که یک مخترع میان دنیایی از تجهیزات ریز و درشت نشسته و گویی در میان افکار و ابزارش غرق شده است. کارگاهی با دهها قفسه و ابزار دستهبندی شده که برای افراد عادی، اتاقی گیجکننده است و فقط مخترعانی از جنس محسن مهدوی میتوانند متوجه شوند چه وسیلهای را در کدام قفسه میتوان یافت. مهدوی که بیش از 35سال از عمر خود را وقف علم کرده از آن دست مخترعانی است که معتقد است عقل و عشق با هم جور در نمیآیند، کسی که عاشق علم و اختراع است، حساب و کتاب زندگی از دستش خارج شده و دودوتا چهارتا برایش مهم نیست.
با اندک حقوق معلمی در طول سالها این ابزار را تهیه کرده و میداند که فراهم کردن آن برای مخترعان جوان سخت و گاهی غیرممکن است. به همین دلیل در کارگاهش در خیابان آلاله محله طالقانی تا نیمههای شب به روی اندیشمندان جوان باز است و هر کس که ایدهای در سر دارد میتواند از سرمایه علمی یک عمرِ این معلم بازنشسته برای تحقیقات و اختراعات خود استفاده کند.
محسن مهدوی متولد سال36 در گناباد است. از جوانی به مشهد آمده، لیسانس فیزیک گرفته و متخصص الکترونیک است. بیش از 30سال است که در کنار تدریس، در زمینه الکترونیک هم کار کرده است. میگوید: «پدرم دبیر بود ولی دستش به کارهای فنی هم میرفت. مرا تشویق میکرد تا دل و روده وسایل را بیرون بریزم و سر در بیاورم که داخل هر وسیلهای چه خبر است. سال 61 وقتی دانشجو بودم دوره تعمیر لوازم خانه و دورههای الکترونیک را گذراندم. خیلیها به این رشته وارد میشوند اما نمیتوانند در همین مسیر بمانند زیرا کار ما صبر زیاد میخواهد و دیر به نتیجه میرسد.»
مهدوی در طول سالها معلمی و تدریس در مدرسه و دانشگاه شاگردان زیادی را پرورش داده و استعدادهای زیادی را کشف کرده است، اما وقتی میدیده دانشجویان خلاق نیاز به کارگاهی برای ساخت اختراع خود دارند و این فضا در مشهد وجود ندارد، به فکر افتاده فضای کارگاهش را در اختیار آنها قرار دهد. از 8سال قبل خیریه خود را وقف علم کرده و بدون هیچ چشمداشتی پذیرای مخترعان جوان است.
میگوید: «اگر جوانی بخواهد تحقیق کند کتابخانههای مجازی و واقعی زیادی هستند اما اگر بخواهد دست به عمل بزند، انواع وسایل مانند ماشین جوش، گیره، چکش، اره، انواع موتورها و منبع تغذیه و ژنراتور را لازم دارد که همه را من با همین حقوق معلمی فراهم کردهام. وجود چنین کارگاههایی برای پیشبرد علم بهشدت نیاز است و کسی به آن توجهی نمیکند. » آقای مهدوی ادامی میدهد: «دولت همانطور که کتابخانه دایر میکند باید کارگاه علمی هم دایر کند تا مخترعان استفاده کنند. الان راهاندازی چنین کارگاهی حدود 500میلیون تومان سرمایه اولیه میخواهد که کمتر جوانی میتواند از پس آن بربیاید.»
از او درباره ساعت کار کارگاه میپرسم. بالأخره خنده کوچکی بر لبش مینشیند و میگوید: «مغز مخترعان نصف شبها روشن میشود، به همین دلیل نمیتوانم ساعت خاصی را برای کارگاه مشخص کنم. هر وقت لازم باشد به اینجا میآیند و از تجهیزات کارگاه استفاده میکنند. خودم هم در حد توان آنها را راهنمایی میکنم و اندوخته علمی 35سالهام را در اختیارشان قرار میدهم. گاهی اختراعی که قرار است یکسال زمان ببرد با راهنمایی و مشورت و قرار دادن ابزار در اختیار فرد در مدت یک ماه به نتیجه میرسد. در این 8سالی که مؤسسه خیریه را دارم، همیشه 2،3نفر مخترع با من کار میکنند. تا الان حدود 30نفر با من کار کردهاند که برخی از آنها از مخترعان و صنعتگران کلان ایران هستند.»
در این 8سالی که مؤسسه خیریه را دارم، همیشه 2،3نفر مخترع با من کار میکنند
مهدوی معتقد است مخترعان تا قبل از ثبت کار و تولید آن درباره اختراعهای خود صحبت نمیکنند اما اولین کار خود را خوب به خاطر دارد. میگوید: «اولین اختراعم دستگاه بارسنج بود که مقدار و نوع بار الکتریسیته اجسام را نشان میداد. چند اختراع دیگر هم در زمینههای متفاوت الکترونیک و مکانیک دارم که 4تای آنها را ثبت کردهام. خیلی مختصر و مفید جملاتش را بیان میکند اما به بحث ثبت اختراع که میرسیم حرفهای نگفته بسیاری دارد.»
میگوید: «ثبت اختراع زمان زیادی میبرد، پروندهسازی و هزینه زیاد و در آخر هم سودی برای مخترع ندارد. پیچوخمهای قانونی که در مسیر ثبت اختراع وجود دارد هفت خوان رستم است. برای مثال از سال94برای تولید یکی از اختراعات مراجعه کردیم ولی هنوز در گیرو دار قوانین سازمانهای مختلف هستیم.
محسن سیاوشی از شاگردان قدیمی مهدوی است که هنوز هم به کارگاه مهدوی میآید. میگوید: «دانشگاهها کارگاه دارند اما مشکل این است که هر کارگاه فقط در یک زمینه تخصصی است. اگر بخواهی یک محصول را واقعا به سمت ثبت اختراع ببری با دهها آزمایشگاه و مسئول باید هماهنگ کنی. در این کارگاه ابزاردقیق و قطعاتی که وجود دارد روند کار مخترع را تسریع میکند. به همین دلیل بهجرئت میگویم مشابه این کارگاه را در مشهد نداریم.»
او میگوید: «حتی اگر کسی بخواهد همین 500میلیون تومان را هزینه کند نمیتواند مشابه این کارگاه را راهاندازی کند. چون این کارگاه به مرور زمان و با تخصص تجهیز شده است. بازه زمانی در کنار بخش مالی و دانش و تخصص باعث شده اینجا خاص و متفاوت باشد. از طرفی مسئول کارگاه باید استخوان خرد کرده این کار باشد. در هر کشوی این کارگاه انواع وسایلی وجود دارد که برای مخترعان طبقهبندی شده و کارراه انداز است.»